
مناسبات اجتناب ناپذیر ایران و ترکیه در منطقه ای متعارض
مقدمه
روابط ایران و ترکیه -بدون ترديد با پیچیده شدن معادلات منطقه ای ونقش قدرت های بین المللی روابط ایران و ترکیه از ابعاد بسیار مختلف و پیچیده ای برخوردار خواهد بود. این مناسبات علاوه بر وجوه امنیتی دارای جلوه های سیاسی و اقتصادی نیز است. برای این منظور نیاز است تا شرایط جدید منطقه به خصوص پس از رخدادهای اخیر در افغانستان و عراق و خروج نیروهای آمریکایی از منطقه مورد ارزیابی جدیدی قرار بگیرد. این ارزیابی می تواند بسترهای مناسبی را برای یک همگرایی منطقه ای آماده کند. این یادداشت با بهره گیری از نظرات کارشناسان مرکز مطالعاتی ترکیه شناسی سعی دارد روابط و مناسبات اجتناب ناپذیر ایران و ترکیه را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد.
در این نشست که با گفت و گوی دکتر ismail Bendiderya و دکتر حامد روشن چشم انجام شد، بر روی دو محور اصلی، ابتدا لزوم همکاری ایران و ترکیه در شرایط متناقض منطقه و محور دوم، بر زمینه های تنش برانگیز ایران و ترکیه مورد بحث قرار گرفت.
ı

دکتر ısmaıl Bendıderya نویسنده و تحلیل گر ارشد مسائل منطقه ای در ترکیه

دکتر حامد روشن چشم، نویسنده، تحلیل گر غرب آسیا و کارشناس مسائل ترکیه
1- منطقه همیشه متعارض خاورمیانه
تاریخ خاورمیانه به روشنی نشان دهنده رخدادهای ناگوار و تنش های عقیدتی، سیاسی و نظامی بی پایان است. خاورمیانه به دلایل ظرفیت های تنش پذیری بسیار همواره در تاریخ جهان مورد توجه قرار گرفته است. شکل گیری تمدن های بزرگ جهان در این سرزمین ها، جنگ ها، توسعه ها و حضور قدرت های استعماری از زمینه های است که باعث می شود تا خاورمیانه تبدیل به یک منطقه بحران زا و آشوب زده گردد. بی شک در ثبات و تحولات این منطقه ایران و ترکیه نقشی بسیار مهم دارند که می توان به جرات گفت آینده خاورمیانه به خصوص ثبات و صلح در این نقطه از جهان وابسته به رفتار و روابط ایران و ترکیه است. لذا، نگاه توسعه گرایی برای بهبود شرایط و ایجاد منطقه با ثبات به نوعی در گرو همگرایی ایران و ترکیه است. بر این اساس، بررسی روند همگرایی بین این دو کشور دارای اهمیت بسزایی است. در ادامه موانع و ظرفیت های همگرایی دو کشور به بحث گذاشته می شود.
2- موانع همگرایی ایران و ترکیه
در این بخش سعی شده است تا موانع اصلی توسعه روابط بین ایران و ترکیه در قالب محورهای اصلی مورد توجه قرار گیرد. هر یک از این بخش ها بر واقعیت های منطقه ای که به عنوان یک بازدارنده عمل می کنند، مورد توجه قرار گرفته است.
1-2. اثر پذیری ترکیه از اصول توسعه اتحادیه اروپا
یکی از مهمترین شاخص های که در الگوهای رفتاری منطقه حائز اهمیت هست؛ رفتار و سیاست خارجی ترکیه است. در این خصوص، اصلی ترین زمینه های که باعث تغییر در روندهای تصمیم گیری سیاست های خارجی رخ می دهد، نفوذ و اثر گذاری قدرت های غربی برای شکل دادن به سیاست های است که در بلند مدت و کوتاه مدت باعث کنترل و مدیریت منطقه می شود. حضور افراد وابسته به غرب در بستر سیاست گذاری ترکیه در کنار نیاز این کشور جهت پیوستن به اتحادیه اروپا باعث شده است تا این کشور به شدت وابسته به غرب شده و این وابستگی خود زمینه حضور مشاورانی در کنار سران حزب عدالت و توسعه شده است که در نهایت می تواند سیاست های مورد توجه یا به عبارت بهتر، خواست های غربی ها را در منطقه بواسطه نیازمندی های این کشور در خاورمیانه پیاده کنند. یکی از این رخدادها حضور ترکیه در ناتو است که این کشور تحت کنترل و فرماندهی ایالات متحده آمریکا و غرب قرار می گیرد. به عنوان مثال می توان دخالت نظامی غرب در لیبی برای سرنگونی قذافی اشاره کرد که در آن ترکیه نیز علارغم میل خود حضور یافت. حتی رئیس جمهور وقت ترکیه اعلام کرد که ترکیه بر اساس مسئولیت خود در ناتو یک کشتی جنگی برای جنگ لیبی نیز اعزام می کند. بر این اساس، اثر پذیری ترکیه از سیاست های امنیتی ناتو در خاورمیانه به عنوان یکی از موانع اصلی در توسعه روابط دوجانبه نیز مطرح است. از طرفی دیگر، ترکیه در یک رفتار دوگانه در صدد این است که بتواند نقش خود را در مناسبات منطقه ای به صورت مستقل ایفا کند. بطور کلی می توان این گونه بیان داشت که به دلیل اثرپذیری ترکیه از اتحادیه اروپا به خصوص در زمینه توسعه اقتصادی ، سیاست های متناقضی از ترکیه را در منطقه به خصوص در روابط ایران و ترکیه شاهدیم.
2-2. اثرپذیری رهبران حزب عدالت و توسعه از مشاوران
یکی دیگر از موضوعات که در رفتار ترکیه اثر می گذارد، نقش مشاوران رهبران دولت ترکیه است. به طور مشخص مشاوران و نزدیکان رجب طیب اردوغان نقش بسیار مهمی را در اتخاذ سیاست های مختلف دارند. هدایت رجب طیب اردوعان نسبت به سیاست ها باعث شده تا در برخی از مهمترین تصمیم گیری ها دولت ترکیه با تنش های مواجهه شود. برای نمونه توافق استانبول که برای مقابله باخشونت علیه زنان وضع شده بود، عمدتا توسط افراد نزدیک به اردوغان جهت پذیرش این استاندارد به ثمر رسید. اتفاقی که با خروج ترکیه از این کنوانسیون تبدیل به بحران اجتماعی در این کشور شد. به نظر می رسد که نقش نزدیکان و مشاورن دولت ترکیه که حتی این روزها به عنوان یک معضل از آن یاد می شود، همین طور فسادهای اقتصادی شکل گرفته در این زمینه باعث شده تا در رفتار دولت ترکیه در منطقه اثر داشته باشد که عمدتا بر پایه نوعی شبکه معافیایی قرار دارد. بر این اساس، نگاه مشاوران دولت ترکیه یکی دیگر از متغیرهای است که در رفتار دولتمردان این کشور اثرگذاشته و در نتیجه می تواند به عنوان یکی از دیگر از موانع افزایش ارتباط بین ایران و ترکیه بشمار رود. وابستگی این مشاوران به دولت های غربی و سازمان های دیگر کشورها از جمله نکات بسیار مهمی است که بایستی در توسعه روابط به آنان توجه ویژه شود.
3-2. رقابت دو جانبه
یکی ازدلایل عدم مشاهده ی همکاری در روابط ایران و ترکیه رقابت های منطقه ای بین دو کشور است. به عبارتی بهتر، تلاش برای هژمونی در منطقه به خصوص الگوی اسلام گرایی خاص هر دو کشور باعث شده تا بین آنها نوعی جنگ سرد و رقابت صورت پذیرد. از سوی دیگر، رقابت های تاریخی بین ترکان صفوی و ترکان عثمانی باعث شده است با به قدرت رسیدن حزب اسلام گرا در ترکیه رقابت تاریخی و جنگ سرد بین دو کشور شدت پیدا کند. لذا، شدت گرفتن موضوعات عقیدتی و تنش های مذهبی در خاورمیانه به صورت اجتناب ناپذیری بر رقابت منطقه ای بین ایران و ترکیه اثر می گذارد. از بعدی دیگر، کسب منافع از بحران منطقه ای از دیگر رویدادهای است که باعث افزایش رقابت بین دو کشور می شود. برای نمونه تحریم قطر از سوی کشورهای عربی، بحران سوریه، عراق و افغانستان به روشنی نشان دهنده افزایش رقابت بین ایران و ترکیه هست. لذا، رقابت بین ایران و جمهوری ترکیه که دارای ابعاد تاریخی، عقیدتی و منطقه ای است خود یکی از موانع برای تعامل دوجانبه بشمار می رود و همین موضوع زمینه دخالت قدرت های خارجی را در منطقه بیش از پیش تشدید کرده است.
3- شاخص های هم گرایی در روابط ایران و ترکیه
این بخش سعی دارد تا ضمن توجه به موانع هم گرایی ظرفیت های همکاری مشترک را به عنوان نقطه آغاز همگرایی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
1-3. ظرفیت های ژئوپلیتیکی
یکی از بستر های مهم بین دو کشور رابطه ژئوپلیتیکی و مرز مشترک است. بدون تردید رابطه ژئوپلیتیکی امکان تبادلات، جا به جایی ها و افزایش وابستگی متقابل را در سطوح مختلف اقتصادی، امنیتی و فرهنگی میسر می سازد. به همین منوال، توسعه اقتصادی می تواند دو کشور را برای سیاستگذاری های متناسب با منافع ملی از جمله شکل دادن به منطقه گرایی سوق دهد. به هر میزان که منطقه گرایی در دستور کار برنامه ریزی ملی دو کشور قرار گیرد، به همان مقدار روابط دوجانبه و شکل گیری نظم جدید افزایش می یابد. لذا، افزایش سیاست گذاری های منطقه ای و مرزی، از تبادلات اقتصادی گرفته تا گردشگری و سیاست های توریسم درمانی سطح جدیدی از وابستگی است که این ظرفیت ژئوپلیتیکی به آن امکان می دهد و بدون شک می تواند به عنوان یک رویکرد رفع موانع توسعه بین دو کشور و بهبود روابط ایران و ترکیه نیز عمل کند.
2-3. تهدیدات مشترک امنیتی
وجود تهدیدات مشترک امنیتی می تواند منطق مهمی برای تعامل و هم گرایی باشد. برای نمونه، فعالیت های گروه های تروریستی در مرز مشترک عامل مهمی در هماهنگی اطلاعاتی و امنیتی است که در جهت تامین امنیت دو کشور مهم است. اگر چه ساختار امنیتی بین ایران و ترکیه دارای شکاف های است که می توان این عامل را به عضویت ترکیه در ناتو و تحت فرماندهی ایساف و تسلط دستگاه های اطلاعاتی غربی بر سیستم های امنیتی و اطلاعاتی ترکیه ارزیابی کرد، با تمام این وجود تعامل امنیتی بلند مدت و برای حفظ تمامیت ارضی دو کشور بسیار حیاتی است. لذا، تهدیدات مشترک امنیتی که در بروز آن سازمان های اطلاعاتی غربی نیز نقش مهمی دارند برای توسعه روابط ایران و ترکیه از بستر های بسیار مهم محسوب می شود.
3-3. مزیت های نسبی اقتصادی
هر دو کشور دارای مزیت های نسبی در حوزه تولید و اقتصاد هستند. برای مثال صنعت نفت و انرژی ایران در کنار تولیدات پوشاک و صنایع نساجی ترکیه می توانند رشد اقتصادی متقابل را داشته باشند. از جهتی دیگر، ترکیه گذرگاه مهمی برای صادرات انرژی ایران به غرب و در عین حال ایران نیز دروازه مهمی برای ترکیه جهت دسترسی به آب های گرم خلیج فارس و بازار پرشور اعراب بشمار می رود. این مزیت های نسبی می تواند یک مکمل خوب برای همکاری های منطقه ای بشمار رود. الگوی که ضمن توان افزایی دو کشور، فصل جدیدی نیز برای کاهش تنش های تاریخی در خاورمیانه محسوب می شود. در نهایت اینکه مزیت های نسبی اقتصادی دو کشور بستر مهی در توسعه روابط و چشم انداز رشد و شکوفایی است.
نتیجه گیری
روابط ایران و ترکیه دستخوش روندی تاریخی است که فراز و نشیب های زیادی را تجربه کرده است. تاثیر موانع جدی در هم گرایی دو کشور که بدون تردید ناشی از دسیسه ها و برنامه ریزی های دشمنان منطقه ای و بین المللی بوده، باعث گردیده است تا یک فرآیند جنگ سرد بین دو دولت در جریان باشد. این در حالی است که ملت های دو کشور دارای مناسبات بسیار حسنه و نزدیک هستند. لذا، توجه به نقاط همکاری و هوشیاری در برابر توطئه های سازمان های اطلاعاتی دشمن می تواند بستر ساز فصل جدیدی در مناسبات منطقه ای برای توسعه و رشد روز افزون باشد. بر این اساس، گفت و گوی حاضر بر این بود که ضمن شناسایی محورهای افتراق بر شاخص های اشتراک تمرکز کند تا این شناخت بر سیاستگذاری های دولت مردان جهت رفع موانع همکاری فعال گردد. مهمترین شاخص های هم گرایی بهره گیری از ظرفیت های ژئوپلیتیکی، همکاری بر اساس تهدیدات امنیتی مشترک و سیاستگذاری برای بهره گیری از مزیت های نسبی اقتصادی طرفین است.
در کنار این موضوع روشنگری تاریخی در خصوص مسائل فرهنگی و تناقضات موجود در آن به همین ترتیب جلوگیری از نفوذ مخالفین دو طرف در سیاستگذاری از جمله مشاوران ارشد دولتی که می توانند، روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار دهند. مانع شدن در برابر اقدامات مخرب کشورهای که به دنبال ایجاد اختلاف در روابط منطقه ای هستند، به طوری که هدف آنان برای بهره برداری و سلطه هست. در نهایت دو کشور مسلمان می توانند با اتکا بر ظرفیت های همگرایی به نتایج بسیار مطلوبی در منطقه و نظام بین الملل دست پیدا کنند و می توانیم شاهد پیشرفت چشمگیری در روابط ایران و ترکیه باشیم.