ژئوپلیتیک جمهوری آذربایجان/تغییر در ساختار ژئوپلیتیکی باعث شکل گیری نزاع سرزمینی جدیدی در منطقه می شود که این امر می تواند بحران جدید امنیتی را به بار آورد.
گروه مطالعاتی ترکیه شناسی ایران در یک نشست تحلیلی بر نقش مخرب رفتار خارج از عرف دیپلماتیک جمهوری آذربایجان، ریشه ها و ابعاد آن را به تحلیل گذاشتند که در یادداشت ذیل تقدیم می گردد.
مقدمه
جنگ قره باغ فارغ از تمامی پیشبینیها بیانگر سطح جدیدی از بحران امنیتی است. هنگام آغاز جنگ قره باغ کمتر تحلیلی بر مسائل امنیتی پس از درگیری ها اشاره داشت. به گونهای که رخدادهای نظامی منطبق بر قوانین بین المللی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شکل گیری دولت های ملی تازه استقلال یافته نطفه بحرانی طولانی مدت را در این منطقه کاشته بود. بحران های سرزمینی در کنار به هم آمیختگی هویتی و زبانی نشان از ظرفیت های تنش برانگیز در عین حال بستری برای نفوذ و دخالت های فرامنطقهای و زمینه ایجاد تنش میان کشورهای همسایه بود.
جنگ سال ۲۰۲۱ قره باغ به منظور آزادسازی مناطق تحت اشغال سرزمینهای جمهوری آذربایجان (قره باغ) صورت پذیرفت که پس از سالهای متمادی در اثر افزایش قدرت نظامی و حمایت های دیپلماتیک برای احقاق حق این کشور با حمایت و پشتیبانی ترکیه همینطور تسلیحات نوین پهپادی که در نهایت با پیروزی آذربایجان به پایان رسید. آنچه که اکنون قابل مشاهده است صورتبندی بحران جدید ژئوپلیتیکی با محوریت رقابت و تاثیرگذاری بر مناسبت های منطقهای و بینالمللی ایران است.
نقش ترکیه در ترسیم نظم جدید منطقه ای
اگرچه، اکنون قضاوت در خصوص نقشه ترکیه نسبت به تنش های ایجاد شده بین ایران و جمهوری آذربایجان زود است، با این حال می توان این برداشت را داشت که ترکیه به دنبال ایجاد یک منطقه نفوذ و در عین حال، اهرمی جهت چانه زنی با ایران در خصوص معادلات منطقهای است. موضوعی که پیش از این به واسطه رفتار ترکیه در مسائل مختلف منطقهای از عراق تا افغانستان را در بر می گیرد.
به نظر می رسد، ترکیه برای افزایش نقش خود در مناسبات خاورمیانه درصدد ایجاد اهرم های فشار در برابر ایران و به همین ترتیب، افزایش قدرت چانه زنی درباره کسب امتیاز از جمهوری اسلامی ایران می باشد. توجه به این نکته بسیار ضروری است که ترکیه با بهرهگیری از هویت های مذهبی و زبانی این راهبرد خود را پیگیری کرده و خواهان دسترسی استراتژیک، اقتصادی و اطلاعاتی در منطقه بسیار مهم خزر هست.
از سوی دیگر، غرب به خصوص ائتلاف در قالب پیمان ناتو سعی دارد به همین ترتیب ظرفیتهای ترکیه و جمهوری آذربایجان را به منظور مدیریت غرب آسیا و ایران بکار گیرد. یکی از پشتوانه های ایجاد شده برای این منظور ائتلاف کشورهای ترک زبان با محوریت ترکیه است. به گونه ای که این ائتلاف به صورت نمایشی و یا لفظی در شرایط بحرانی حمایت مهمی برای جمهوری آذربایجان به منظور اجرای سیاستهای القایی از طرف ترکیه و غرب به شمار می رود. تحت تاثیر قرار دادن کشورهای حاشیه خزر در راستای سیاست های فشار حداکثری در ایران قابل تحلیل است.
روشن است ترکیه در یک معامله چندگانه به دنبال کسب منافع حداکثری از این بحران بوده و شاید این معامله ای برای حمایت غرب از ترکیه به خصوص شخص رجب طیب اردوغان برای حفظ قدرت در سیاست داخلی ترکیه باشد. لذا، ورود ترکیه به میدان جدید بازی در قفقاز با دو هدف توسعه طلبی و بهره گیری از امتیازهای قابل کسب از سوی دشمنان جمهوری اسلامی ایران از جمله رژیم صهیونیستی قابل بررسی است . بازی که بدون تردید با پاسخ های متنوع و غیر قابل پیش بینی جمهوری اسلامی ایران می تواند، بسیار پیچیده و در عین حال برای منطقه شکننده باشد.
آسیب پذیری های جمهوری آذربایجان
تاریخ مناسبات منطقهای و هویت فرهنگی قفقاز به خوبی بیانگر میزان نفوذ اجتماعی و فرهنگی ایران است. روابط نسبی و مالکیت تاریخی ایران نسبت به این منطقه باعث ایجاد زیرساخت فرهنگی شده که در طول تاریخ نسبت به تحولات ایران و رفتار جامعه آن بسیار حساس بودند. بی شک، تمایل جامعه آذربایجان به ایران و روابط دیرینه بین این دو مانع بحرانی شدن اختلافات در سطح سیاسی شده و در صورت هرگونه ماجراجویی جمهوری آذربایجان این ساختار اجتماعی بحرانی برای وضعیت سیاسی غیردموکراتیک و توسعه طلبانه جمهوری آذربایجان می گردد.
اعلام اخذ مالیات از خودروهای سنگین ایرانی در مسیر قره باغ و انجام مانور نظامی در دریای خزر بیانگر تحلیل نادرست و عدم شناخت درست جمهوری اسلامی ایران و ظرفیتهای این کشور در عمق خاک جمهوری آذربایجان است. به نظر می رسد که کشور آذربایجان بدون در نظر گرفتن آسیب پذیری های خود از ابعاد ژئوپلیتیکی، هویتی، زبانی و نظامی دچار نوعی اشتباه محاسباتی در رفتار خود در برابر جمهوری اسلامی ایران شده است.
در گیری های سرزمینی آذربایجان با ارمنستان، وجود نیروهای قوی سیاسی و اجتماعی حامی ایران در خاک آذربایجان، وسعت سرزمینی و قدرت نظامی ایران به خوبی نشان دهنده ضعف و در نهایت تکیه بر قدرت های فرامنطقه ای جهت حفظ تمامیت ارضی از سوی آذربایجان است. بدون تردید منطقه قره باغ همچنان آبستن تحولات گوناگون بوده و امکان شعله ور شدن دوباره جنگ در این منطقه وجود دارد.
بازی قدرت های بزرگ با مهره ضعیف
از طرفی دیگر، قدرت های بزرگی که همواره در حال ایجاد توطئه و ناآرامی در مناطق مختلف خاورمیانه هستند، اکنون به نوعی می خواهند با ایجاد یک بازی چند جانبه علاوه بر فشار به ایران یک منطقه مهم در مرزهای روسیه را نیز برای اعمال نفوذ ایجاد کنند. اگرچه این رویکرد در دیگر نقاط از جمله اوکراین نیز به اجرا گذاشته شد، با این حال اکنون جمهوری آذربایجان این ظرفیت را برای نقش آفرینی در منطقه پس از پیروزی در جنگ قره باغ (2021) دارد.
تغییر ساختار ژئوپلیتیکی و بازی با تنش های سرزمینی از روش های دیرینه قدرت های بزرگ در منطقه خاورمیانه و قفقاز بشمار می رود. رویکردی که به آسانی می تواند بحران های امنیتی و سیاسی قابل توجهی را به همراه داشته باشد. با تمام این وجود، آسیب پذیری ها و ظرفیت های کشور آذربایجان ،تغییر ساختار ژئوپلیتیک جمهوری آذربایجان ،امکان این سطح از تهدید را نمی تواند برای ایران به همراه داشته باشد.
اسرائیل در حیات خلوت ایران

ائتلاف سه گانه ترکیه، اسرائیل و جمهوری آذربایجان جهت حضور در منطقه قره باغ و دریای خزر به منظور نفوذ به حیات خلوت جمهوری اسلامی ایران
اذعان الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان در استفاده گسترده از ادوات و پهپادهای اسرائیلی بیانگر نقش این کشور در جنگ قره باغ است. بدیهی است که رژیم صهیونیستی در تلاش است تا با ایجاد جایگاه در عمق خاک آذربایجان بتواند به حیات خلوت ایران وارد شده و از این طریق ایران را تحت تاثیر قرار دهد.
هر چند روابط آذربایجان و اسرائیل عمدتا به صورت مناسبات تجاری ترسیم می شود، اما وجود مستشاران نظامی اسرائیلی و شبکه های جاسوسی این کشور در جمهوری آذربایجان نشان از عمق روابط راهبردی و نظامی دارد. روابطی که می تواند باعث تیره شدن مناسبات ایران و آذربایجان گردد.
نتیجه گیری
به نظر می رسد که بهم پیوستن متفییرهای مختلف از پیروزی آذربایجان در جنگ قره باغ گرفته تا حمایت های ترکیه و رژیم صهیونیستی در کنار افزایش توانمندی نظامی جمهوری آذربایجان همینطور تغییرات ژئوپلیتیک جمهوری آذربایجان که منافع اقتصادی و استراتژیک برای این کشور به همراه داشته است، نوعی توهم قدرت طلبی و نقش آفرینی منطقه ای را برای این کشور به همراه بار آورده است.
آنچه که بدیهی است، این که ایران هرگونه اجازه امکان شکل گیری تهدید را در مرزهای خود را نداده و در برابر این تحرکات اقدامات تنبیهی مهمی را می تواند در ابعاد گوناگون به کار گیرد. ظرفیت های جمعیتی، سرزمینی و ابتکار عمل های سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران بدون تردید می تواند آسیب پذیری های کشور آذربایجان را به بحران تبدیل کند.
ایران بلا شک اجازه بهره برداری دشمنان از عمق خاک قره باغ را نداده و در تلاش خواهد بود تا مرزهای آرام و در عین حال روابط حسنه خود را با کشور آذربایجان حفظ کند. در نهایت اینکه، اشتباهات محاسباتی جمهوری آذربایجان و اهداف توسعه طلبانه ترکیه و رژیم اسرائیل در خصوص توسعه سرزمینی می تواند روندی بسیار تهدید کننده بر صلح منطقه ای بشمار رود.
2 thoughts on “تغییر ساختار ژئوپلیتیکی جمهوری آذربایجان و تهدیدات ناشی از آن”