
دکتر سید محمد عیسینژاد
17 تیر 1402
در سپهر سیاسی ترکیه و مناطق پیرامونی آن، نام اردوغان با موازنهسازی و البته مهارت ویژهاش در موازنه ی منفی عجین شده است. سرسختی، خلاقیت، انتخاب کردن راه دشوارتر و پیروی از اصول مبتنی بر منافع ملی در کنار نقدهای ریز و درشت قابل طرح بر این سیاستمدار، از او یک استاد موازنه منفی ساخته است. این خصلت او، هرقدر که برای قدرتهای جهانی چالشبرانگیز باشد، برای قدرتهای منطقهای و همسایگان ترکیه فرصتزا بوده است. به بیانی دیگر، این خصلت اردوغان در عین اینکه یک تهدید بالقوه برای منافع دیگر بازیگران محسوب میشود، همزمان فرصتی استثنایی و قابلیتی واجد توجه انگاشته میشود.
گاه اردوغان چنان در این نقش غرق میشود و پیچیدگی و نقش و نگار به آن میدهد که در عمل به نفع رقبا و به ضرر ترکیه تمام میشود، مثال اخیر این امر، تلاش ترکیه برای ایجاد کریدوری شمالی-جنوبی با استفاده از ظرفیتهای کشور عراق است، این امر در عمل سیاستهای پیشین آنکارا برای در گوشه رینگ قرار دادن بغداد را تضعیف میکند و ابزارهای جدیدی برای چانهزنی موثر بغداد و حتی اربیل در برابر آنکارا میبخشد. این امر نشان میدهد که اردوغان و تیم مشاورانش هم دچار ضعف و خطاهای قابل تصور بر نهاد بشر میشوند و مهمتر از آن، اینکه هیچ بازیگری در عمل نمیتواند تمام سودها را کسب کرده و از تمام چالشها جان سالم به در برد. تجربه ثابت کرده است که بهرهگیری از اهرم سیاست موازنه منفی گرچه میتواند در کوتاهمدت و میانمدت منافع قابل توجه و گاه دور از انتظاری حاصل کند اما در سرشت خود و در بلندمدت میتواند خسارتها و زیانهای بزرگتر و پایدارتری به بار آورد و مهمتر از آن، چهره آن بازیگر را به یک نابازیگر و بازی خرابکن مبدل سازد که قواعد بازی را رعایت نمیکند، این امر برای کشوری چون ترکیه که اقتصادی متکی بر جذب سرمایهگذاری خارجی دارد، هیچ خوشایند نخواهد بود.
باری، ترکیه که در برابر چالشهای بزرگی چون عدم اجازه ورود به اتحادیه اروپا با موفقیت عبور کرد و حتی از چالش و بحران، فرصت و توانایی حاصل کرد، در پرونده اف-۳۵ ، عملکردش به خوبی قبل نبود؛ حال در پرونده پذیرش عضویت سوئد در ناتو که از تبعات جنگ اوکراین است، احساس میکند بی آنکه چیزی به دست آورد، صرفا امتیاز میدهد. ایالاتمتحده با رندی از این فرصت استفاده کرد و پس از تأیید ضمنی واگذاری جنگندهها و کیتهای نوسازی اف-۱۶ در مقابل کسب نظر مساعد ترکیه برای پذیرش فنلاند، حال عمل به این قول را منوط به تن دادن آنکارا به عضویت استکهلم در ناتو کرده است و سوئد هم علیرغم اصلاحات قانونی، در سیاست عملی به ترکیه دهنکجی میکند.
میدانیم که قرار بود ولادیمیر پوتین به عنوان اولین میهمان ویژه اردوغان پس از انتخابات راهی ترکیه شود، اما شورش نابهنگام گروه واگنر و تمرد شخص یوگنی پریگوژین این سفر را به تعویق انداخت، و این چنین ولودیمیر زلنسکی پیش از پوتین به ترکیه رفت، در این دیدار، اردوغان قویا از عضویت اوکراین در پیمان ناتو حمایت کرد، این موضع صریح زلنسکی را خوشحال میکند، اما روسیه و اعضای ناتو را در دو سوی آتلانتیک را به دلایلی متفاوت خشمگین میکند. شاید اردوغان با این ابتکار میخواهد باز قرائتی دیگر از موازنه منفی را معرفی کند و توپ را در زمین واشینگتن و بروکسل بیندازد، اما هیچ بعید نیست پوتین را آزرده ساخته باشد.
نباید از یاد برد پوتین در سخنرانی مراسم افتتاح نخستین نیروگاه هستهای ترکیه، در نقش حامی اردوغان در انتخابات ظاهر شد و بیشک همچون ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان، قدردان مواضع اردوغان نیز است. و شاید پذیرش طرح ترکیه در زمینه ترانزیت غلات اوکراین از دریای سیاه را به همین سبب، به اردوغان هدیه داد، اما این توافق نیز دیگر دررمسکو طرفداری ندارد. همچنین تشدید تنشها در قفقاز جنوبی، میتواند نارضایتی مسکو از آنکارا را در پی داشته باشد، خاصه آنکه ترکیه با دعوت از پاکستان، زمینه را برای ورود هند نیز به این منطقه تسجیل کرد.
حال اخبار غیررسمی حکایت از آن دارند که پوتین تا یک ماه دیگر به ترکیه سفر خواهد کرد، باید منتظر ماند و دید وقتی پوتین در ترکیه است، پرونده عضویت سوئد در ناتو به کجا رسیده است، البته میتوان با اطمینان گفت وضعیت اوکراین از الان معلوم است و کییف در کوتاهمدت نمیتواند وارد ناتو شود. این واقعیت در مسکو، بروکسل و واشینگتن به یک اندازه آشکار است. اما گسترش ناتو به شبهجزیره اسکاندیناوی و گسترش سرسامآور مرز مشترک روسیه با اعضای ناتو، هزینههای دفاعی مسکو را به طرز چشمگیری افزایش خواهد داد و تمرکز پوتین بر جنگ اوکراین را سختتر خواهد کرد. این امر، حتی اگر آنکارا نتواند از کارت پذیرش سوئد نتواند بهره چندانی بگیرد، فضای بازی ترکیه را افزایش خواهد داد و تقابل روسیه با غرب را وارد افقهای جدیدی خواهد کرد.