
دکتر سید محمد عیسینژاد
کارشناس مسائل خاورمیانه
18 تیر 1402
ترکیه و مواجهه با ناتو ، هنگامی که ناتو تشکیل شد، اهمیت آناتولی و تنگههای استراتژیک ترکیه بر همگان روشن بود، با ادامه جنگ سرد ترکیه وارد ناتو شد و روابطش با همسایه قدرتمند شمالی پیچیدهتر از همیشه شد. آنکارا و مسکو هیچگاه به اندازه عصر جنگ سرد به جنگ نزدیک نشده و از جنگ دور نماندند. صلحی گرم و تهدیداتی فزاینده، که تنها با منطق چتر حمایتی غرب برای مردم و سیاستمداران محتاط ترکیه در قرن گذشته قابل درک بود.
اگر چه طی تشدید اختلافات با یونان و جنگ قبرس، ترکها شاهد اتخاذ رویکرد خصمانه متحدان اروپایی و بیتفاوتی معطوف به دشمن ایالاتمتحده بودند، اما باز از ناتو نبریدند، اما فروپاشی شوروی و افول اهمیت ترکیه در دیدگاه ناتو و مواضع آشتیناپذیر ترکیه طی جنگ اول و دوم خلیج فارس نگرش طرفین را به یکدیگر گام به گام تغییر داد. ترکیه در نظرگاه ایالاتمتحده از متحدی استراتژیک به عضو دردسرساز ناتو بدل شد و اروپاییها (بهخصوص فرانسویان) بغضهای فروخورده خود را از ترکان عثمانی آشکار کردند و نسبت به هر تعامل ترکیه و اروپا واکنش هیستریک نشان دادند. گویا برای اروپاییها گشودن عقدههای کهنه اولویت بیشتری نسبت به پیمودن مسیر پیش رو و مشترک با ترکیه داشت. حتی در پرونده قفقاز جنوبی، فرانسه دست به تسلیح ارامنه با سلاحهای به روزی میزند که به خوبی میداند در صورت افتادن آنها به دست روسیه، جمهوری اسلامی ایران و هند، دردسر بزرگی برای خود و متحدان اروپاییاش درست خواهد شد. برخی از تحلیلگران اروپایی معتقدند این اقدام پاریس بیش از آنکه از حب ارامنه باشد، ناشی از بغض فرانسویها نسبت به ترکها است.
باری، اکنون که روسیه درگیر جنگ اوکراین شده و غرب سراسیمه به دنبال تداوم این جنگ است، ترکیه سعی کرد مواضع مستقلی از خود نشان دهد و همزمان با کارتهای حاصل از این جنگ در دو سوی میدان بازی کند، از طرفی به ایده ترانزیت غلات دریای سیاه رسید و از دگر سو به حمایت صنایع نظامی اوکراینی به تکمیل جاهای خالی پازل صنایع دفاعی خود پرداخت و از دگر سو اولین نیروگاه هستهای خود را با حمایت مالی و فنی روسیه افتتاح کرد. از طرفی دیگر شرکت بایکار، قراردادهای تسلیحاتی با اوکراین بست و دیگر شرکتهای نظامی ترکیه نیز به تاسی از بایکار و واگنوار قراردادهای دفاعی مشابهی با کییف بستند. گرچه متحدین اروپایی و آمریکایی ترکیه از عملکرد آنکارا ناراضی بودند، اما دولت اردوغان بهانهای به دست آنها ندادند و حتی با زیرکی، زلنسکی را وادار به تمجید از حمایتهای سازنده ترکیه کردند.
ترکیه نتوانست با بهرهگیری از کارتهای جنگ اوکراین پرونده اف-۳۵ را به سرانجامی برساند و مبدل کردن آن به پرونده جنگندهها و کیتهای نوسازی اف-۱۶ نیز با رویکرد کج دار و مریز کاخ سفید و کنگره تا به امروز ره به جایی نبرد. نهایتا ترکیه با عضویت فنلاند در پیمان ناتو موافقت کرد، اما در برابر جاجت سوئد، سرسختی بیش از حد انتظار نشان داد. استکهلم در دام پکک و دیگر گروههای تروریستی حاضر در سوئد گرفتار شد و هزینهای بیثمر و گزاف برای خود و ترکیه تراشید. و همزمان برگهای برنده خود و ترکیه را سوزاند.
تحت چنین شرایطی بود که در دیدار اخیر ولودیمیر زلنسکی از ترکیه، اردوغان در موضعی قابل پیشبینی از عضویت اوکراین در پیمان ناتو حمایت تمام و کمالی کرد و اینگونه بازی گسترش ناتو را پیچیدهتر کرد و توپ را به زمین واشینگتن و بروکسل انداخت. و البته نسبت به واگذاری اف-۱۶ به اوکراین و خودداری از تحویل آن به ترکیه، سیاست سکوت را پیشه کرد.
اردوغان که به سلامت از خوان انتخابات عبور کرده به خوبی میداند به زودی نوبت بایدن و دموکراتها خواهد رسید تا وارد گرداب انتخابات شوند. شاید رئیسجمهور کهنهکار ترکیه آخرین کارت خود را برای آن روز سرنوشتساز پیرمرد فرتوت کاخ سفید و حزبش نهان کرده و همچون تکتیراندازی با اعصاب پولادین، با صبر و بردباری انتظار زمان مناسب را میکشد. کیست که نداند انتخابات پیش رو در آمریکا از هم اکنون به شدت دوقطبی شده و میتواند داغترین انتخابات آمریکا از زمان جنگهای مدنی تا به امروز باشد. خاصه آنکه روسیه، چین و دیگر دشمنان و رقبای آمریکا، جنگ شناختی ویژهای برای ایام انتخابات آمریکا تدارک دیدهاند. به احتمال زیاد آنها اینبار به دو تجربه موفق قبلی و فضای مستعد جامعه آمریکا بسیار امیدوارند. ترکیه تجربه انتخابات داغ را به تازگی از سر گذرانده و اردوغان فاتح انتخاباتی شد، که آن را انتخابات قرن مینامیدند. این همه سال سیاستورزی به اردوغان آموخته که سوپ انتقام را باید سرد سرو کرد.
این گونه رابطه ملازم با گروکشی و فرصتطلبی را هرچه که بشود نامید، قطعا نمیشود دوستانه و توأم با مودت نامید. البته که چنین شرایطی در بدبینانهترین شرایط احتمال خروج ترکیه از ناتو را به ذهن متبادر میسازد. احتمالی بس بعید، اما محتمل. البته بسیار بسیار بعید است ترکیه در حال حاضر دست به چنین اقدامی بزند، اما هیچ بعید نیست تهدید به چنین اقدامی کند. نباید از نظر دور داشت که گاه تهدید و حس بیعدالتی بازیگران را از مناطق امن و مألوف همیشگی خارج میکند و آنها را وارد منطقه ترس و اتخاذ تصمیمهای نامعمول میکند. امری که روی کاغذ میتواند به رشد و بالندگی بازیگر منجر شود، درست مانند پروانهای که پیلهاش را دریده یا ماری که پوستاندازی کرده است.