
دکتر سید محمد عیسینژاد
پژوهشگر مسائل خاورمیانه
24 تیر 1402
پوتین و سیاست خارجی جدید اردوغان
این روزها دولت ترکیه در حوزه سیاست خارجی روزهای پرکاری را میگذراند علاوه بر سفر رئیس مجلس ترکیه به آذربایجان، تیم اقتصادی دولت در سفری به کشورهای مرفه عرب جنوب خلیج فارس زمینه را برای سفر اردوغان به ریاض، دوحه و ابوظبی آماده کردند، و اردوغان در پايتخت لیتوانی خبر از موافقت اولیه با پذیرش عضویت سوئد در ناتو داد و در مقابل تضمینهایی از بایدن برای فروش جنگندهها و کیتهای نوسازی اف-۱۶ و از کانادا قول رفع تحریمهای تسلیحاتی گرفت و از شرکای اروپایی قولهایی برای همکاریهای بیشتر اخذ نمود که نخستین نمود آن آغاز یک دور جدید از تنشزدایی با یونان است، گرفت. از سویی دیگر، هاکان فیدان مشغول رایزنی در حوزه آ سه آن است. همچنین قرار است زوج شیمشک – ارکان به هندوستان سفر کنند تا در نشست گروه ۲۰ شرکت کنند و پس از آن اردوغان را در سفر به شیخنشینهای خلیج فارس همراهی کنند. اردوغان نیز با نخستوزیر عراق در خصوص ایجاد کریدور توسعه و اتصال خلیج فارس به دریای مدیترانه و سیاه سخن گفت و در چرخشی دیگر، ضمن همنوایی با پوتین در خصوص توافق غلات گفت آنکارا آماده استقبال از رئیسجمهور روسیه است. این سخنان اردوغان پس از استقبال گرم از ولودیمیر زلنسکی و اذعان به آمادگی و استحقاق اوکراین برای عضویت در ناتو (مهمترین دلیل آغاز جنگ اخیر اوکراین) و آزاد کردن فرماندهان آزوف و البته موافقت اولیه با پذیرش عضویت سوئد، شبیه دلجویی است تا مواضع یک رئیسجمهور نسبت به سفر همتای خود. دو رئیسجمهوری که عادت دارند همدیگر را بهطور ناشایستی منتظر نگه دارند.
روشن است که اوکراین و کریمه به طور تاریخی یکی از عوامل موثر بر روابط ترکها و روسها در طول تاریخ بوده است. هنوز هم در اشعار و داستانهای فولکلور مردم ترکیه اشارههای آشکار و نهانی به جنگها، فتوحات، رشادتها و البته شکستهای سربازان ترک در جنگهای اوکراین و کریمه را میتوان یافت. این عامل برای اردوغانی که دارای اصالت ریزهای (شهری در در خط ساحلی دریای سیاه) و بزرگشده استانبول است، حتما نمود ویژهای دارد، او در عمل ثابت کرده همزمان معتقد به اسلام اخوانی و ملیت ترکی است و این دو عامل در تعیین سیاست خارجی مد نظر او، گاه تعبیر به نوعثمانیگری میشود. اماآنچه مشخص است این واقعیت است که او چه به دلیل نظر شخصی یا فشار اپوزیسیون بیشتر اسلام را برای ترکیه میخواهد و نه بالعکس.
اما نگاه پوتین نسبت به جنگ در اوکراین چگونه است؟ پوتین اصرار دارد این یک عملیات ویژه است و نه یک جنگ. رئیسجمهور روسیه، توجه زیادی به این جنگ دارد. وی این جنگ را به عنوان یک قضیه ملی برجسته میداند و با اینکه تلقی اولیه وی و فرماندهان و استراتژیستهای روس در خصوص چگونگی سیر این جنگ اشتباه از آب درآمده اما باز او دشمنان پرشمار غربی را عامل ناکامی میداند. این جنگ موجب شورش یکی از دستهای سابق پوتین، یعنی یوگنی پریگوژین شد و اذهان روسیهایها را به تاریخ این کشور در قرن گذشته و شورشهای مشابه فرماندهان میدانی علیه کرملین انداخت. حتی اگر این اتفاق هم نمیافتاد پوتین میدانست که باتلاق اوکراین سرنوشت او و کارنامه زمامداریاش بر روسیه را تعیین خواهد کرد. پوتین همچون دیگر روسیهایهای هویتنگرعقیده دارد که اوکراین به لحاظ یومی، مذهبی و تاریخی به روسیه تعلق دارد و تلاش میکند تا ائتلافی از اسلاوهای شرقی را متحد کند که شامل اوکراین، بلاروس و حتی کریمه میشود.
در برابر این نگرش استراتژیک پوتین، اردوغان به جنگ روسیه در اوکراین نگرشی تاکتیکی دارد. نگرش اردوغان نسبت به جنگ در اوکراین به وضوح از نگرش پوتین متفاوت است. دولت ترکیه از طریق دیپلماسی و تأثیرگذاری سیاسی، در جهت پایان دادن به جنگ در اوکراین تلاش میکند و از روسیه خواستار قطع تحرکات نظامی و تسلیحاتی و اشغالگری در این منطقه شده است. اردوغان با موفقیت در برفراری و تداوم کریدور انتقال غلات اوکراین از دریای سیاه وجهه خوبی کسب کرد و از شدت انتقادات متحدین خود در ناتو کاست. اردوغان تا نشست اخیر ناتو در ویلنیوس مراقب بود با لغزش بیش از حد به یک سو، خود را از منافع کلان این جنگ بینصیب نکند. اما پس از این نشست، رئیسجمهور ترکیه موضع خود را به سمت غرب نزدیکتر کرد و از طرفی دیگر، آنکارا با اصرار بر حضور تاریخی اقوام ترک در شبهجزیره کریمه و اذعان منابع روسی به تاریخ تاتارهای کریمهاین شبهجزیره، از این موضوع به عنوان یک مسئله ملی ترکیه و مسالهای ماهیتا ترکی خبر میدهد. اردوغان به این عقیده است که باید حقوق اقوام ترک در آن مناطق رعایت شود و اقدامات ضد حقوق بشری و روسیسازی کریمه را متوقف کرد. به طرز جالبی فنلاند و سوئد که بر سر عضویت در ناتو با ترکیه چالش داشتند، بر سر حقوق تاتارهای کریمه با آنکارا همداستاناند.
به طور کلی، آرزوی اردوغان این است که ضمن استفاده از فرصتهای حاصله، در نهایت جنگ اوکراین را بدون مداخلات بیشتر فرامنطقهای و از طریق گفتگوهای صلح در استانبول، با آشتی و ثبات دائمی و مرزهای پایدار پایان دهد. اما پوتین و حامیان غربی اوکراین بر ادامه جنگ اصرار دارند و مسکو و کییف، هر دو طرف، خواستههایی دارند که عملی به نظر نمیرسند. این مواضع که شبیه بیانیههای ایدهآلیستی کمونهای کارگری هستند تا مواضع رهبرانی واقعنگر و میهندوست، عامل انسدادی شدهاند که تنها به سود ایالاتمتحده و متحدانش در اروپای غربی است.
در پایان بایستی اذعان کرد که روابط اردوغان و پوتین منحصر به پرونده اوکراین نیست، دو کشور روابط متنوعی مرتبط با حوزه دفاعی- امنیتی، انرژی و ترانزیت آن، صادرات و واردات، حضور اتباع دو کشور در قلمروی دیگری، فعالیت الیگارشهای روس در استانبول و البته دیگر پروندههای منطقهای دارند و پوتینی که در اثر فشارهای داخلی و وضعیت جبهههای نبرد در اوکراین تحت فشار است، اکنون نه میخواهد و نه میتواند اردوغان را بیش از این به سمت دشمنان خود در ناتو سوق دهد. اردوغان چه به دلیل الزامات داخلی و چه به دلیل تحولات جهان و مناطق پیرامونی و چه به دلیل افول موضع پوتین سیاستی دگر تدبیر کرده و پوتین در کوتاهمدت ناچار به پذیرش و همراهی با او است، تا ببیند در آینده چه پیش میآید.