
دکتر سید محمد عیسینژاد
پژوهشگر مسائل خاورمیانه
17 مرداد 1402
تهدیدی بزرگتر از پ.ک.ک
گروه تروریستی پ.ک.ک یا آنطور که خود دوست دارند نامیده شوند، حزب کارگران کردستان در سال ۱۹۷۸ توسط عبدالله اوجالان تأسیس و از سال ۱۹۸۴وارد فاز مسلحانه و عملیاتهای تروریستی شد. پ.ک.ک در طول دهه اول و دوم فعالیت خود توانست با عملیاتهای متعدد تروریستی علیه قوای مسلح و شهروندان ترکیه، موجی از ترس و وحشت را در دل مردمان آناتولی بیندازد. بر این اساس، علاوه بر ترکیه، توسط اتحادیه اروپا، ایالاتمتحده، استرالیا، کانادا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، اتریش، هلند، قزاقستان، جمهوری آذربایجان و مولداوی در فهرست سیاه گروههای تروریستی گنجانده شد. همچنین سه کشور جمهوری اسلامی ایران، عراق و سوریه که با مسأله کردی و تهدیدات تروریستی و امنیتی ناشی از آن درگیر هستند، نیز پ.ک.ک و شاخههای محلی آن را به عنوان یک تهدید و گروه تروریستی وارد لیست سیاه کردهاند. این امر بهخصوص در مورد سوریه و عراق که اختلافات ریشهداری با ترکیه در مورد اختلافات ارضی و حاکمیتی، حقآبه دو رود دجله و فرات، نحوه برخورد با گروههای تروریستی و … دارند، حائز اهمیت مضاعفی است.
باری، پ.ک.ک برای دههها مهمترین تهدید برای ترکیه تلقی میشد، این امر در سخنرانیهای سیاستمداران، ميتينگهای انتخاباتی، دیدگاه و مرامنامه احزاب و البته نظرسنجیهای به عمل آمده از شهروندان ترکیه به وضوح بازنمود داشت. پ.ک.ک با تسلیحاتی ابتدایی و با بهرهگیری از عوامل جغرافیایی و فرهنگی در تاریکی شب برای ارتش، پلیس و شهروندان ترکیه ایجاد تهدید میکرد و با اعمالی چون فحشا، قاچاق مواد مخدر و روانگردان، اخاذی و پولشویی و حتی تجارت انسان جامعه ترکیه و کشورهای پیرامون را دچار تنش و تبعات دنبالهدار میکرد و در عمل هم دولت و قوای مسلح ترکیه کار زیادی در برابر این تهدیدات نمیتوانستند انجام دهند. اما با ظهور تسلیحات و ابزارهای نظامی و اطلاعاتی جدید ارزان، هوشمند، کنترل از راه دور و کارآمد و تسلیح سربازان ترک بدانها از یک سو و عدم تغییر ابزارها و رویه پ.ک.ک از دیگر سو به مرور ورق برگشت. قوای مسلح و دستگاه امنیتی ترکیه دریافتند که به جای دفاع در برابر حملات و راهبرد انتظار منفعلانه باید با اتخاذ راهبردی فعالانه و تهاجمی به پیشگیری از خطر در ورای مرزهای ترکیه پرداخت و سر فتنه را در حفرههای دولت مناطق صعبالعبور در عراق و سوریه له کرد. این راهبرد جدید با رصد و اشراف اطلاعاتی و پهپادها عملی شد، و در گام بعدی قرار بر این شد به جای تروریستهای خرد فاقد ارزش و قابل جایگزینی و نیز فرماندهان ارشد مخفیشده در پس کوهها و اعماق تونلها میبایست فرماندهان میانی که هم حاصل حداقل یک دهه آموزش و تجربه هستند و هم در مناطق مرزی ترکیه قابل دسترساند، مورد هدف قرار گیرند. با مرگ این فرماندهان میانی ارتباط سر و اعضای اندامواره پ.ک.ک قطع میشد و فرماندهان ارشد نیز در کوتاهمدت قادر به یافتن جایگزینی کارآمد برای آنان نبودند. با این راهبرد موفق، رفتهرفته خطر پ.ک.ک کمرنگ و کمرنگتر شد. اما برای اهالی محافظهکار و خودبسنده آناتولی، خطری دیگر ظهور کرد: مهاجران غیرقانونی و پناهجویان.

در طول تاریخ، جغرافیای آناتولی نقش پل ارتباطی آسیا – اروپا و لولای بین مناطق خاورمیانه، مدیترانه شرقی، اروپای شرقی و قفقاز را به حکمرانان و ساکنین ترکیه امروزی تحمیل کرد. بر این اساس دیدن مهاجران و پناهجویانی که قصد عبور و یا توقف در ترکیه را داشتند، چندان عجیب نمینمود، اما جنگ داخلی سوریه، ظهور داعش و خروج غیرمسئولانه ایالاتمتحده و همپیمانانش از افغانستان در کنار تغییرات اقلیمی، موجب سرازیر شدن امواج پیدرپی مهاجران و پناهجویان به ترکیه شده است و سیاستهای مهار مهاجران و پناهجویان و حتی دیوارهای مرزی نیز نتوانستهاند سد راه آنها شوند. علاوه بر تفاوتهای پیدا و پنهان فرهنگی و زبانی، حضور آنها در دوران سخت بحران اقتصادی ترکیه بیش از پیش موجب نارضایتی و خشم ترکها از این میهمانان ناخوانده شده است. با اینکه مقصد نهایی اکثر انها اتحادیه اروپا است، اما ممانعت کشورهای اروپایی از ورود و پذیرش آنان موجب اسکان بلندمدت آنها در ترکیه میشود.
این تغییر و تحولات در نظرسنجی مؤسسه متروپل ریسرچ به خوبی بازنمایی یافته است. طبق نظرسنجی و تحقیقات میدانی اخیر این مؤسسه تحقیقاتی در ۲۸ استان ترکیه، تنها بیست و یک درصد از پاسخدهندگان ترک، پ.ک.ک را مهمترین تهدید امنیت ملی ترکیه معرفی کردهاند، اما چهل و سه ممیز شش دهم درصد از شرکتکنندگان مهاجران غیرقانونی را اصلیترین تهدید امنیتی ترکیه قلمداد کردهاند. این دو عدد به معنی آن است که شهروندان ترکیه مهاجران غیرقانونی را خطری دو برابر بزرگتر از گروه تروریستی پ.ک.ک تلقی میکنند.
همچنین نوزده درصد پاسخدهندگان، قدرتهای خارجی (بدون ذکر نام دقیق) و نه ممیز هشت دهم درصد مخاطبان مؤسسه متروپل نیز جریان گولن و شخص فتحالله گولن را مرتبط با کودتای پانزدهم جولای و یک خطر برای امنیت ملی تلقی کردهاند. این امر نیز به معنای انشقاق در دیدگاه حزب حاکم و شهروندان نسبت به میزان خطر گولنیستها برای امنیت ملی ترکیه است.
اگر این نظرسنجی را با موارد مشابه در کشورهای اروپایی در دوره پساداعش بسنجیم، شاهد همبستگی مثبت قابل توجهی خواهیم بود. این به معنای خستگی جامعه از رهبران جامعهگرا، مدیران تکنوکرات و بدون توجه به ارزشهای ملی است. همچنین یافتههای مؤسسه متروپل ریسرچ امکان خیزش احزاب راست افراطی را در ترکیه گوشزد میکند. با توجه به فرصتسوزیهای پیدرپی امید اوزداغ، رهبر حزب ملیگرای ظفر، احتمالا نتایج این نظرسنجی به مثابه شانسی دوباره به مرال آکشنر رهبر حزب خوب تلقی میشود، تا به تقویت و تحکیم حزب خود بپردازد، چرا که حزب حرکت ملی به عنوان مهمترین حزب ملیگرای ترکیه مؤتلف با حزب عدالت و توسعه و شریک اردوغان تلقی میشود و بالتبع نمیتواند در چنین شرایطی نقش مطالبهگر را ایفا کند.
این نظرسنجی به اردوغان هم این نوید را میدهد که سیاست بازگرداندن سوریها به کشورشان با حمایت جامعه ترکیه روبرو خواهد شد، اما سیاست اعطای اقامت و تابعیت به خارجیها در برابر سرمایهگذاری و اجاره یا خرید ملک، چندان مورد رضایت شهروندان نخواهد بود. هر چند که رسانههای نزدیک به دولت میتوانند استدلال کنند ورود این مهاجران ثروتمند برای عبور از بحران اقتصادی اخیر ضرورت دارد.
انتخابات پیش روی شهرداری استانبول، شاید مهمترین آوردگاه برای مطالعه میزان درستی این نظرسنجی و انطباق یافتههای آن با واقعیتهای بطن جامعه باشد، انتخاباتی که به خودی خود میتواند روند دوقطبی شدن در ترکیه سال ۲۰۲۳ را شدت بخشد و موجب ائتلافهای نامتجانس احزاب و سیاستمداران و خیزش تفکر ملیگرایانه و احزاب راست افراطی در برابر آن شود.